مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: قشنگ بمیر! نیمه کاره خوب نیست.
کسی دعا کرده بود که: علی جان! من به پا بوست میآیم. بیست سال است که
نیامدهام. می خواهم همین که رسیدم و زیارتت کردم بمیرم و در وادی السلام
دفنم کنند. شصت هفتاد سالش بود، همسال من. بالاخره رفت. کربلا را زیارت کرد
و از آن جا به نجف /> یادش نبود که نذر کرده است. وارد حرم شد.
زیارت کرد و به خانه برگشت. به خانه که رسید تب کرد. فردا صبح دید تب
شدیدتر شد. یادش آمد که با حضرت قراردادی بسته بود. دوید حرم. گفت: علی
جان! من اشتباه کردم. تبش خیلی شدیدتر />